نظریه بازی (به انگلیسی: Game Theory) شاخهای از ریاضیات کاربردی است که در علوم اجتماعی و به ویژه در اقتصاد، زیستشناسی، مهندسی، علوم سیاسی، روابط بینالملل، علوم کامپیوتر، بازاریابی و فلسفه مورد استفاده قرار گرفته است. نظریه بازی در تلاش است توسط ریاضیات رفتار را در شرایط راهبردی یا بازی، که در آنها موفقیت فرد در انتخاب کردن وابسته به انتخاب دیگران میباشد، بدست آورد. یک بازی شامل مجموعهای از بازیکنان، مجموعهای از حرکتها یا راهبردها (Strategies) و نتیجهٔ مشخصی برای هر ترکیب از راهبردها میباشد. پیروزی در هر بازی تنها تابع یاری شانس نیست بلکه اصول و قوانین ویژهٔ خود را دارد و هر بازیکن در طی بازی سعی میکند با به کارگیری آن اصول خود را به برد نزدیک کند. رقابت دو کشور برای دستیابی به انرژی هستهای، سازوکار حاکم بر روابط بین دو کشور در حل یک مناقشهٔ بینالمللی، رقابت دو شرکت تجاری در بازار بورس کالا نمونههایی از بازیها هستند.
نظریهٔ بازی تلاش میکند تا رفتار ریاضی حاکم بر یک موقعیت استراتژیک (تضاد منافع) را مدلسازی کند. این موقعیت زمانی پدید میآید که موفقیت یک فرد وابسته به راهبردهایی است که دیگران انتخاب میکنند.
تئوری بازیها، علم استراتژی است. این نظریه تلاش میکند تا اعمالی که «بازیکنها» باید انجام دهند تا بهترین نتیجه را کسب کنند به شکل ریاضی و منطقی تعیین کند. رقابت شرکتها در کسب منافع بیشتر، نمونهای از بازیهای اقتصادی را نشان میدهد. تمام این بازیها یک ویژگی مشترک دارد و آن نوعی وابستگی درونی است؛ به این معنا که نتیجه بازی برای هر یک از شرکت کنندهها به انتخابهای(استراتژیهای) همه افراد بستگی دارد. در بازیهای مرسوم به «بازی با حاصل جمع صفر» منافع بازیکنها به طور کامل با یکدیگر تعارض پیدا میکند، به گونهای که بهرهای که یک فرد کسب میکند، همواره معادل ضرر فرد دیگر است.
شایان ذکر است که بازیهایی که در آنها همه بازیکنان ممکن است به منفعت دست یابند(یعنی بازیهای با حاصل جمع مثبت) یا ضرر کنند(یعنی بازیهایی با حاصل جمع منفی) معمولتر هستند. در این بازیها، درجات مختلفی از تعارض وجود دارد. تمرکز این نظریه در سالهای اول شکلگیریاش، بر بازیهای دارای تعارض خالص(بازیهای با حاصل جمع صفر) بود. سایر بازیها، همکارانه در نظر گرفته میشدند؛ به این معنا که شرکتکنندگان اعمال خود را به اتفاق یکدیگر انتخاب کرده و انجام میدهند. اما در تحقیقات اخیر بر بازیهایی تمرکز شده که نه دارای حاصل جمع صفر هستند و نه به طور خالص همکارانه هستند. در این بازیها بازیکنان اقدامات خود را به صورت جداگانه انتخاب میکنند، اما روابط آنها با یکدیگر حاوی رقابت و همکاری است.
بازیها اساساً با تصمیمات اتخاذ شده در یک محیط خنثی، متفاوت هستند. برای آنکه این نکته روشن شود، تفاوت میان تصمیمات یک چوببُر و تصمیمات یک ژنرال را تصور کنید. زمانی که یک چوببر تصمیمی را درباره چگونگی برش چوب اتخاذ میکند، از چوب انتظار ندارد که با او مقابله کند؛ به عبارت دیگر، محیطی که وی در آن به فعالیت میپردازد، خنثی است. اما زمانی که یک ژنرال نظامی تصمیم میگیرد که ارتش دشمن را از پا درآورد، باید مقاوت دشمن را هم پیشبینی کرده و به طریقی تصمیم بگیرد که بتواند بر این مقاومتها غلبه کند. بنگاههای اقتصادی که در یک رقابت شرکت میکنند باید همانند این ژنرال، ارتباط متقابل خود و دیگر بازیکنان هوشمند و هدفمند را در نظر بگیرد.بازیکنان باید در تصمیمی که اتخاذ میکنند، هم به تعارض توجه داشته باشند و هم به احتمال همکاری. اصل و جوهر هر بازی، وابستگی درونی میان استراتژیهای بازیکنها است. دو نوع مختلف از ارتباط و وابستگی درونی وجود دارد: وابستگی پیاپی و وابستگی همزمان.
در نوع پیاپی، بازیکنها به ترتیب عمل کرده و هر یک از اقدامات قبلی دیگران آگاهند. در نوع همزمان، بازیکنان در یک زمان عمل میکنند و هر یک، از اقدامات دیگری بیاطلاع است. نگاه به جلو و استدلال عقب گرد، یک اصل عمومی برای بازیکنان شرکت کننده در بازی با حرکتهای پیاپی است. هر بازیکن باید در نظر بگیرد که دیگران چگونه به حرکت فعلی او واکنش نشان خواهند داد و در مقابل، خودش دست به چه انتخابی خواهد زد. هر بازیکن پیشبینی میکند که تصمیمات اولیه او نهایتاً به کجا خواهند انجامید و از این اطلاعات برای محاسبه بهترین تصمیمی که باید اتخاذ کند، استفاده میکند. هر بازیکن زمانی که راجع به چگونگی واکنش دیگران فکر میکند، باید خود را به جای آنها قرار دهند و همانند آنها فکر کند. او نباید استدلال خود را به آنها تحمیل کند.
بر خلاف بازیهای پیاپی که در آنها زنجیره استدلال، خطی است. بازیهای همراه با حرکات همزمان، یک دور منطقی در خود دارند. اگرچه بازیکنها به صورت همزمان و بدون اطلاع از حرکات فعلی یکدیگر عمل میکنند، اما همه آنها باید از این نکته آگاه باشند که بازیکنان دیگر عاقل هستند. طبق این تفکر، هر فرد «فکر میکند که بازیکن دیگر فکر میکند که او فکر میکند…»؛ بنابراین هر بازیکن باید خود را به صورت مجازی به جای تمامی افراد دیگر قرار دهد و سعی کند پیامد هر حرکت را محاسبه نماید. بهترین اقدام برای او با توجه به اینگونه محاسبههای کلی به دست میآید. شرایط یک رقابت یا بازی در قاعده عملی آن(نه بازی به عنوان سرگرمی)، نیازمند وجود تعداد معدودی شرکت کننده است(که در این نظریه به عنوان بازیکن معرفی میشوند)؛ مانند اتحادیههای کارگری در مقابل اتحادیه کارفرمایان یا شرکتهایی معدود در یک بازار و… هنگامی که تعداد شرکت کنندگان در یک همآوردی معدود باشد، آنگاه «تصمیم استراتژیک» معنی مییابد. در تئوری بازیها، رفتار استراتژیک مربوط به شرایطی است که تصمیم یک فرد یا یک شرکت، به اتخاذ تصمیمی توسط طرف مقابل منجر میشود که آن نیز بر تصمیم طرف اول تأثیر میگذارد. به این ترتیب، تصمیم استراتژیک تصمیمی است که براساس بررسی و محاسبه نتایج تصمیم اولی بر دومی و متعاقباً اثر آن بر چگونگی تصمیمگیری فرد اول مبتنی است.
این نظریه در ابتدا برای درک مجموعه بزرگی از رفتارهای اقتصادی به عنوان مثال در نوسانات شاخص سهام در بورس اوراق بهادار و افت و خیز بهای کالاها در بازار مصرفکنندگان تدوین شد. تحلیل پدیدههای گوناگون اقتصادی و تجاری نظیر پیروزی در یک مزایده، معاملعه، داد و ستد و شرکت در یک مناقصه، از دیگر مواردی است که تئوری بازیها در آن نقش ایفا میکند.
ژوهشها در این تئوری بازی، اغلب بر مجموعهای از راهبردهای شناخته شده به عنوان تعادل در بازیها استوار است. این راهبردها اصولاً از قواعد عقلانی به نتیجه میرسند. مشهورترین تعادلها، تعادل نش است. بر اساس نظریه تعادل نش، اگر فرض کنیم بازیکنان در هر بازی با استراتژی مختلط به طریق منطقی و معقول، راهبردهای خود را انتخاب کنند و به دنبال حداکثر سود در بازی باشند، دست کم یک راهبرد برای به دست آوردن بهترین نتیجه برای هر بازیکن قابل انتخاب است و چنانچه بازیکن راهکار دیگری به غیر از آن را انتخاب کند، نتیجه بهتری به دست نخواهد آورد.
انواع بازیها
انواع بازیهای رایج را میتوان به دستههای زیر تقسیم کرد:
۱- متقارن- نامتقارن
بازی متقارن، نوعی بازی است که نتیجه و سود حاصل از یک راهبرد تنها به این وابسته است که چه راهبردهای دیگری در بازی پیش گرفته شود و از این که کدام بازیکن این راهبرد را در پیش گرفته است، مستقل است؛ به عبارت دیگر، اگر مشخصات بازیکنان بدون تغییر در سود حاصل از به کارگیری راهبردها بتواند تغییر کند، این بازی متقارن است. بسیاری از بازیهایی که در یک جدول ۲×۲ قابل نمایش هستند، اصولاً متقارناند. بازی ترسوها و معمای زندانی، نمونههایی از بازی متقارن هستند. بازیهای نامتقارن، اغلب بازیهایی هستند که مجموعه راهبردهای یکسانی در بازی برای بازیکنان وجود ندارد. البته ممکن است راهبردهای یکسانی برای بازیکنان موجود باشد ولی آن بازی نامتقارن باشد.
۲- مجموع صفر- مجموع غیر صفر
بازیهای مجموع صفر، بازیهایی هستند که ارزش بازی در طول بازی ثابت میماند و کاهش یا افزایش پیدا نمیکند. در این بازیها، سود یک بازیکن یا زیان بازیکن دیگر همواره است؛ به عبارت سادهتر، یک بازی مجموع صفر، یک بازی برد- باخت، مانند دوز است و به ازای هر برنده همواره یک بازنده وجود دارد، اما در بازیهای مجموع غیر صفر، راهبردهایی موجود است که برای همه بازیکنان سودمند است.
۳- تصادفی- غیر تصادفی
بازیهای تصادفی شامل عناصر تصادفی مانند ریختن تاس هستند و بازیهای غیر تصادفی، بازیهایی هستند که دارای راهبردهایی صرفاً منطقی هستند. در این مورد میتوان شطرنج و دوز را مثال زد.
۴- آگاهی کامل- بدون آگاهی کامل
بازیهای با آگاهی کامل، بازیهایی هستند که تمام بازیکنان میتوانند در هر لحظه، تمام ترکیب بازی را در مقابل خود مشاهده کنند؛ مانند شطرنج. از سوی دیگر، در بازیهای بدون آگاهی کامل، ظاهر و ترکیب کل بازی برای بازیکنان پوشیده است، مانند بازیهایی که با ورق انجام میشود.
نظرات شما عزیزان:
|